رهام منرهام من، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

رهام

سفر به گرگان

سلام عزیز دل مامان خوبی عشقم؟ مامانی ببخش این روزا خیلی سرم شلوغه و فرصت نمی کنم بیام برات بنویسم عزیز دل مامان هفته دوم مهر 93 که شما 8 ماه و نیمت بود با خاله مریم ودایی امیر فتیم شمال، از شانس و بر خلاف گزارش هواشناسی هوا بارونی و سرد بود، به همین خاطر شما نتوستی بیای کنار ساحل و از دریا لذت ببری، ویلایی که اجاره کرده بودیمکنار دریا بود و از تراس ویلا دریا رو تماشا می کردیم، درسته هوا بارونی بود ولی قشنگی خودش رو داشت   هوای پاییزی بسیار لطیفی بود قرار بود خاله مریم و دایی امیر جمعه شب برگردن تهران و ما بریم گرگان، که با اصرار ما منصرف شدن و صبح شنبه همگی با هم رفتیم سمت گرگان، هوا آفتابی و گرم شده بود و کلی با هم...
28 مهر 1393

اولین کلمه رهامم

سلام عزیز تر از جان مامان خوبی عشقم؟ تازه یه ساعتی می شه که اومدم سر کار ولی دلم یه ذره شده برات هر روز صبح که میام سر کار شما از خواب بیدار می شی ، بغلت می کنم،  می بوسمت ، باهات یکم بازی می کنم ولی امروز خواب بودی که اومدم، به خاطر همین حسابی دلتنگت شدم، ولی در عوض امروز ساعت 1 میام خونه و دل سیر با هم بازی می کنیم  مامانی الان 4 روزی می شه که زود می یاد خونه و حسابی هر دومون از این قضیه خوشحالیم  الهی مامان فدات شه یه هفته ای می شه که می گی " ماما" وقتی می رم تو اتاق ، چهاردست و پا دنبالم راه می یوفتی و ماما ماما می گی و می یای دنبالم ، آخ که چقدر عاشق این کارتم در واقع این اولین کلمه ای که با ...
8 مهر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رهام می باشد